English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3680 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
extra cover U پوشش اضافی برای بل گرفتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system U کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
narratives U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
narrative U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
it is good for spring wear U برای پوشش
metabit U بیت شناسایی اضافی برای هر کلمه داده
sticker U اهن اضافی نعل برای ممانعت از لغزیدن
stickers U اهن اضافی نعل برای ممانعت از لغزیدن
mantling U مواد لازم برای پوشش
enclosure U پوشش محافظ برای وسیلهای
enclosures U پوشش محافظ برای وسیلهای
dustcover U پوشش محافظ برای یک ماشین
stringers U قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stringer U قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
overhead U کد اضافی که برای سازماندهی برنامه باید ذخیره شود
cases U پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
case U پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
parity U بیت اضافی افزوده به کلمه داده برای بررسی پیوستی
experimental free handicap U دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
redundant U قطعه اضافی که برای کاری در صورت خطا استفاده میشود
sleeves U پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
sleeve U پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
dry plasma etching U روشی برای ایجاد یک پوشش روی یک قرص
handicap U مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
checked U رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
digits U عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
digit U عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
check U رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
handicaps U مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
checks U رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
smoke blanket U پرده پوشش دود برای استتاراز دید هوایی
cassette U پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
cassettes U پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
bend allowance U فاصله خطی اضافی روی ورقه ها برای ایجاد خم هایی با شعاع معین
reserve buoyancy U جرم اضافی برای غوطه ورساختن کامل شناورها یابدنه هواپیمای دریایی
dropper U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharge U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharges U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
oxides U اکسید آهن برای پوشش روی دیسک یا نوار مغناطیسی
maneuvering vent U شکاف بالای پوشش بالن برای رها کردن هوا
scalper U پوشش روی پا و سم عقبی برای حفافت از ضربه پای جلو
oxide U اکسید آهن برای پوشش روی دیسک یا نوار مغناطیسی
cassette U چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
cassettes U چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
leno U یکجور تور یا گارس که برای پوشش و ارایش کلاه و پرده بکار میرود
graphics U کارت اضافی برای PC یا Macintosh که متن ها ایجاد شده یا تصاویر را با یک منبع ویدیویی خارجی ترکیب میکند
expanded memory system U ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
over break U خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharges U نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharge U نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
veil of money U نظریهای که براساس ان پول فقط بعنوان پوشش برای کالاها و خدمات بحساب می اید
to send round the hat U برای کسی اعانه جمع کردن کشکول گدایی برای کسی دست گرفتن
outsource U به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
toe point U پوشش لاستیکی سفت روی لبه جلویی اسکیت قرقره دار برای کمک به پرش
inherent addressing U دستوری که حاوی تمام داده مورد نیاز برای آدرس ی که باید دستیابی شود است بدون عمل اضافی
bezel U پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو
nickel clad sheet U ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل
ferrite U که به عنوان پوشش نور یا دیسک میباشد که برای ذخیره داده یا سیگنال قابل مغناطیسی شدن است
ferric oxide U که به عنوان پوشش نور یا دیسک میباشد که برای ذخیره داده یا سیگنال قابل مغناطیسی شدن است
extensions U اطلاع اضافی پس از نام فایل برای بیان نوع فایل
extension U اطلاع اضافی پس از نام فایل برای بیان نوع فایل
wild cord U تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
extra duty U وفیفه اضافی ماموریت اضافی
screens U پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screen U پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screened U پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screening, screenings U پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
green phosphor U فسفری که برای پوشش صفحات تک رنگ بسیار استفاده میشود. که حروف سبز را روی پشت صفحه سیاه نشان میدهد
enlist U برای سربازی گرفتن
enlists U برای سربازی گرفتن
enlisting U برای سربازی گرفتن
catch at U برای گرفتن چیزی کوشیدن
to borrow for ... weeks U برای ... هفته قرض گرفتن
to run for the bus U برای گرفتن اتوبوس دویدن
to scramble for something U هجوم کردن با عجله برای چیزی [با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
black wash U نوع دیگری ازگرافیت و کک و ذغال سخت یامواد الی است که با مایعی بطور معلق و برای پوشش ماهیچههای تر و قالبهای ماسهای به کار برده میشود
overtaking sight distance U مسافت دید برای سبقت گرفتن
to hog <idiom> U بی پروا برای خود گرفتن [اصطلاح]
gig U نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
to graps at anything U برای گرفتن چیزی کوشش نمودن
bass bug U حشره برای گرفتن ماهی خاردار
copy protect U یچ برای جلوگیری از کپی گرفتن از یک دیسک
To have design on someone . To malign someone . U برای کسی مایه آمدن ( گرفتن )
gigs U نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
telescope U وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
telescopes U وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
moves U مانوور برای گرفتن نفر جلو
put to the question U برای گرفتن اعتراف زجر دادن
move U مانوور برای گرفتن نفر جلو
moved U مانوور برای گرفتن نفر جلو
carrying U گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carry U گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
great go U امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
tampion U توپی :چوب برای گرفتن دهانه توپ
carried U گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
greats U امتحان نهایی دردانشگاه برای گرفتن درجه
prize fight U جنگ با مشت برای گرفتن پول یا جایزه
cp U دستور UNIX برای کپی گرفتن از فایل
burdended U فاصله گرفتن از قایق جلویی برای عبور
carries U گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
to make a long arm [برای برداشتن یا گرفتن چیزی دست دراز کردن]
blitzing U حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
float U ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
disable U دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه
blitzes U حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitzed U حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitz U حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
dummy U کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
bid U بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده
bids U بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده
shut out <idiom> U مانع از گرفتن امتیاز برای تیم مقابل شدن
floated U ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
disables U دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه
dead letter box U فایلی برای گرفتن پیامهای غیر قابل ارسال
disabling U دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه
dummies U کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
floats U ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
comparative cover U پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
noise U توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
decoying U طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoy U طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
provisor U کسیکه از طرف پاپ برای گرفتن درامد کلیسامعرفی میشد
decoyed U طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
aligned U ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
aligning U ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
to trap something [e.g. carbon dioxide] U چیزی را گرفتن [جمع کردن] [برای مثال دی اکسید کربن ]
aligns U ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
noises U توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
decoys U طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
little go U نخستین امتحانی که برای گرفتن درجه در a.b کمبریج باید داد
align U ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
pass pattern U مسیر منحنی که گیرنده پاس برای گرفتن توپ طی میکند
kill off U سرعت گرفتن غیرعادی درمسابقه دو استقامت برای خسته کردن حریفان
shields U هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shield U هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
meaconing U گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
winner's circle U محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
ATC U مجوز ناشر نرم افزار به کاربر برای گرفتن چندین کپی از برنامه
block the plate U موضع گرفتن در خط پایگاه برای بیرون کردن و سوزاندن دونده با تماس توپ
internal wrenching bolt U پیچ فولادی بسیار مقاومی که سر ان دارای فرورفتگی شش گوشی برای جا گرفتن اچارالن میباشد
gauging rod U میل سنجش) میلی است که مامور رسومات برای اندازه گرفتن عمق نوشاب
pace U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
braids U الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
paces U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paced U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
damping vane U پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم
braided U الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braid U الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
formats U روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ
Biomimicry U تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره.
caban U طرز قرار گرفتن پایه هابصورت هرمی برای نگه داشتن بال بالای بدنه
format U روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ
cuticle U پوشش مو پوشش شاخی
To tell some one his fortune . U برای کسی فال گرفتن ( فال کسی را گرفتن )
saddle cover U رو زینی [اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
guidance U هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
roof covering material U مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
aircraft arresting hook U مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
Bounty hunter U جایزه بگیر،کسی که کارش دستگیری خلافکارها برای گرفتن جایزه است
to take a sample of blood U گرفتن نمونه خون [برای آزمایش خون]
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
lacrosse U بازی بین دو تیم 01نفره مردان 21 نفره مردان با چوب دراز توردار کیسه مانند برای گرفتن و پرتاب گوی
antisubmarine screen U پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
gig U ماشین خارزنی [این وسیله برای یکنواخت کردن سطح پرزها و گرفتن ذرات از سطح بافت بکار می رود و در صنعت فرش ماشینی و بعضی منسوجات کاربرد دارد.]
to take medical advice U دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
overflow U اضافی
plus U اضافی
de trop U اضافی
extension U اضافی
overflowed U اضافی
extensions U اضافی
surpluses U اضافی
relative U اضافی
surplus U اضافی
redundant U اضافی
overtime U اضافی
overflows U اضافی
floating U اضافی
excess U اضافی
excesses U اضافی
additional U اضافی
accessed U اضافی
accesses U اضافی
access U اضافی
unduly U اضافی
surplusage U اضافی
paragogic U اضافی
supplemantary U اضافی
accessional U اضافی
supernumerary U اضافی
supplementary U اضافی
accessing U اضافی
clam U بچنگال گرفتن محکم گرفتن
calebrate U جشن گرفتن عید گرفتن
take in <idiom> U زود گرفتن ،مطالب را گرفتن
clams U بچنگال گرفتن محکم گرفتن
slag U کفه گرفتن تفاله گرفتن
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com